یک روز بعد از اینکه تب و تاب و احساسات غلیان
شده بعد از بازی با عراق خوابید فرصت مناسبی است تا نگاهی دقیق تر به این بازی و
همچنین تیم ملی بکنیم . در ابتدا باید
باخت را قبول کنیم و از عبارت هایی مثل "باخت شرافت مندانه" یا
"حذف سرافرازانه " استفاده نکنیم چون در فوتبال و خصوصا رقابت های تک
حذفی مهم نیست که چگونه بردی یا باختی یا
چه اتفاقی افتاد . تنها چیزی که مهم است صعود به مرحله بعد است که ما در این زمینه
شکست خوردیم .
ما بر خلاف بازی های دور گروهی ، بازی را تهاجمی
تر شروع کردیم و به شدت به دنبال رسیدن به دروازه عراق بودیم که در دقیقه 24 طبق
تاکتیک همیشگی از کناره ها به گل رسیدیم . اما درست بعد از به ثمر رسیدن گل بود که
مشکل به وجود آمد . طبق آمار از دقیقه 30 بازی ( دقت کنید بعد از زدن گل اول . نه
اخراج پولادی) تا آخر نیمه اول، عراق درصد
حضور توپ در یک سوم دفاعی ما را به 25 درصد رساند . عددی که قبل از به ثمر رسیدن
گل 17 بود و همچنین در 15 دقیقه ابتدایی نیمه دوم هم این عدد را به 34 درصد رساند
تا بالاخره توانست گل تساوی را بزند . انتظار من از تیم کیروش این بود که مثل بازی
های گذشته دفاع منسجم و زنجیره ای را پیاده کند تا توپ را از یک سوم دفاعی تیم دور
نگه دارد . کاری که در آن تبحر داشتیم . ولی بر خلاف انتظار این اتفاق نیفتاد تا
نتیجه مساوی شود .
نکته بعدی
اشتباهات فردی بازیکنان است . مهرداد پولادی با 27 سال سن و 23 بازی ملی دو
کارت زرد کاملا بی مورد دریافت می کند و از زمین مسابقه اخراج می شود . هر چند که
کارت زرد دوم اشتباه بود ولی بی احتیاطی پولادی در مواجه با دروازه بان عراق بی
تاثیر نبود . همچین پورعلی گنجی علی رقم بازی های درخشانش ، کاملا مبتدیانه در وقت
های اضافه پنالتی را تقدیم تیم عراق کرد تا ما دوباره عقب بیفتیم . بررسی اشتباهات
بازیکنان به خاطر انداختن بار شکست بر دوش آنها نیست . در شکست و پیروزی همه تیم
سهیم هستند . پورعلی گنجی با تجربه فقط 5 بازی ملی فراتر از حد انتظار ظاهر
شد و همچنین پولادی همچنان بهترین دفاع چپ
حال حاظر تیم ملی است ولی این موضوع نشان دهنده این است که ما هنوز از لحاظ فکری
به تمرکز لازم در بازی های حذفی نرسیدیم . فراموش نکنیم در بازی های حذفی تجربه
حرف اول را می زند و کوچکترین اشتباه ها می توانند جبران ناپذیر باشند .
اما تیم ملی نکات مثبت بسیار زیادی هم دارد که
همه آنها حاصل تلاش شخص کارلوس کیروش است که بی انصافی است اگر به آنها اشاره
نکنیم . ما بعد از مدتها تیم ملی را سازمان یافته و منسجم می بینیم . روحیه
جنگندگی چیزی بود که در تاریخ تیم ملی فوتبال کشورمان هیچ جایی نداشت ولی حالا تیم
10 نفره ما دو بار عقب می افتد و با جنگندگی و تلاش بازی را مساوی می کند . حداقل
در این 10 12 سالی که من فوتبال را دنبال می کنم هیچ وقت ندیده بودم که تیم ملی
حتی 11 نفره در این شرایط عقب بیفتد و نتیجه را جبران کند . همیشه بعد از خوردن گل
روحیه بازیکنان به صفر می رسید و بازی را واگذار می کردند .
هماهنگی بین بازیکنان و ثبات نکته مهم دیگری است
که کیروش توانست با اردو های بلند مدت به تیم منتقل کند . هماهنگی سید جلال و
پورعلی گنجی در قلب دفاع . غفوری و دژاگه در سمت راست . هم پوشانی نکونام و آندو
در میانه میدان امید یک ترکیب ثابت حداقل در یکی دو سال آینده را به ما می دهد .
یکی دیگر از مهم ترین نکات مثبت تیم ملی
بازیکنان جوان حاضر در ترکیب است . پورعلی گنجی ، غفوری ، سردار ، بیرانوند ،
جهانبخش ، رفیعی ، امیری بازیکنانی بودند که نشان دادند اگر به آنها اعتماد شود می
توان به آینده تیم ملی امیدوار بود . کیروش میراث خوبی از خودش به جای گذاشت .
تیمی منسجم ، با روحیه ، جنگنده که تا حدودی تغییر نسل داده و برای سال های بعد آماده است .
اما . یک اما ی بزرگ بر سر راه تیم ملی ، سرنوشت
کارلوس کیروش است . فارغ از تخریب های با قصد و غرض مربیان داخلی به نظر من کارلوس کیروش کار خودش را به خوبی
انجام داد ولی حالا وقت رفتن اوست . اما همین رفتن هم شرایطی دارد . بعد از کارلوس
کیروش باید یک مربی خارجی با تفکر بین المللی را
که بتواند راه کیروش را تکمیل کند و میراث دار خوبی برای او تیم ملی مان
باشد روی نیمکت نشاند . کاری که در والیبال با اوردن کواچ بعد از ولاسکو انجام
دادیم . در غیر این صورت اگر قرار بر گزینه های وطنی نظیر حاج حسین فرکی و امیر
قلعه نویی و ... باشد ، ماندن کیروش صد در صد ضروری است . به هر حال امیدوارم مربی
بعدی یا حتی اگر خود کیروش در سمت خودش باقی ماند تغییری در ساختار کلی تیم ملی و
بازیکنان ایجاد نکند . همین اسکلت و بازیکنان کلیدی را تحویل بگیرد و از این اسکلت
محکم ، ساختمانی زیبا بسازد .
پ ن : آمار برگرفته از سایت رسمی ای اف سی است .
پ ن : آمار برگرفته از سایت رسمی ای اف سی است .